مقاله اثرات تنش خشكی در مراحل انتهای رشد ارقام بهاره كلزا
مقدمه:
این روزها جمله «وابستگی 90 درصدی روغن، ورشكستگی ملی» به واژه ای تكراری تبدیل شده و در هر محفل و نشریه ای این كلمات به كرات بیان میشود.
این جمله زمانی حیرت انگیزتر میشود كه در كنار بحث خودكفائی گندم نیز قرار بگیرد. ایرانی كه تا چند سال پیش بزرگ ترین وارد كننده گندم جهان بود طی چند سال، تنها چند سال، به خودكفائی رسیده و حتی زمزمه های صادرات نیز به گوش می رسد. مسئولان جهاد كشاورزی طی همین سالها با توجه به این موفقیت به فكر برنامه ریزی برای تأمین نیازهای كشور به دانه های روغنی از داخل افتاده اند تا شاید روزی هم بتوان از این سرشكستگی ملی رهایی یافت. این مدیران امیدوارند اجرای طرح ده ساله دانههای روغنی نیز مثل گندم باعث افتخار و مباحاتشان شود (ماهنامه روغن نباتی، 1383 الف). كشور ایران معادل 000، 800 ، 164 هكتار مساحت دارد كه از این مقدار، 15 الی 18 میلیون هكتار شورهزار، 20 الی 22 میلیون هكتار بیابان و تقریباً یك میلیون هكتار نیمه خشك است. ایران با متوسط نزولات آسمانی 240 میلی متر كه از یك سوم میزان نزولات سالانه جهانی (700 میلی متر) كمتر می باشد، دارای اقلیم خشك و نیمه خشك است. در مناطق خشك، میزان باران سالانه، كمتر از تبخیر و تعرق بوده و بروز دوره خشكی در طول سال امری عادی است (كافی و همكاران، 1379 ب). تحقیقات انجام شده نشان داده است كه متوسط افت عملكرد سالیانه به واسطة خشكی در جهان 17 درصد بوده كه تا بیش از 70 درصد در هر سال میتواند افزایش یابد(Edmeades et al, 1994). با توجه به این موضوع كشاورزان و دست اندركاران كشور، اصولاً باید با تلاش فراوان و مدیریت صحیح و اقتصادی منابع آبی و استفاده بهینه از آب در تولید هر چه بیشتر محصولات زراعی، مشكل غذایی جمعیت را رفع سازند. دانه های روغنی پس از غلات، دومین ذخایر غذایی جهان را تشكیل می دهند. این محصولات علاوه بر دارا بودن ذخایر غنی اسیدهای چرب، حاوی پروتئین نیز می باشند (شیرانی راد و دهشیری، 1381). دانه های روغنی به دلیل تولید روغن های با كیفیت بالا و درصد زیادی از اسیدهای چرب و مرغوب از اهمیت شایانی در تغذیه انسان برخوردارند (آلیاری و همكاران، 1379). در حال حاضر، مصرف سرانة روغن خوراكی كشور بیش از 16 كیلوگرم برآورد شده است. لذا با توجه به جمعیت كشور، نیاز به حدود یك میلیون تن روغن در سال میباشد كه بیش از 90 درصد آن از طریق واردات تأمین میشود (شیرانی راد و دهشیری، 1381). میزان واردات روغن خام در سال 1382 در جدول (1-1) درج گردیده است
(ماهنامه روغن نباتی، 1383 ب). به این لحاظ، لزوم برنامه ریزی بلندمدت و منسجم با هدف نیل به خودكفائی در تولید روغن خوراكی غیرقابل انكار خواهد بود (شیرانی راد و دهشیری، 1381).
جدول(1-1) - میزان واردات روغن خام در سال 1382
ردیف |
شماره تعرفه |
نام كالا |
وزن |
ارزش دلاری |
1 |
15071000 |
روغن خام سویا |
777,431,497 |
436,268,054 |
2 |
15091000 |
روغن زیتون بكر |
802,482 |
699,146 |
3 |
15111000 |
روغن خام نخل |
53,108,436 |
25,127,238 |
4 |
15121100 |
روغن خام آفتابگردان |
183,477,357 |
116,593,314 |
5 |
15122100 |
روغن خام پنبه دانه |
4,647,000 |
2,879,924 |
6 |
15141100 |
روغن خام كلزا |
19,973,625 |
12,374,815 |
جمع |
1,039,440,397 |
593,942,491 |
مأخذ: (گمرك جمهوری اسلامی ایران)
در حال حاضر سالانه 2/1 میلیارد دلار صرف واردات روغن نباتی و كنجاله سویا میشود و اگر روند كنونی مصرف و رشد جمعیت ادامه یابد، تا چند سال آینده سالانه دو میلیارد دلار صرف واردات روغن خوراكی خواهد شد (ماهنامه روغن نباتی، 1383 ب).
در این میان، كلزا به عنوان یكی از مهم ترین گیاهان روغنی برای كشت در شرایط آب و هوایی كشور مورد توجه قرار گرفته است. تولید جهانی روغن كلزا در مقایسه با دیگر روغن های گیاهی در مقام دوم بعد از روغن سویا قرار دارد و میزان آن بیش از 42 میلیون تن میباشد. همچنین، پس از استحصال روغن، كنجاله باقی مانده سرشار از پروتئین بوده و برای تغذیه دام مناسب است (آلیاری و همكاران، 1379). با توجه به اینكه در حال حاضر میزان روغن تولیدی در داخل كشور ناچیز بوده و عمدتاً با كشت گیاهان سویا، آفتاب گردان، پنبه دانه، بادام زمینی، زیتون و كنجد تأمین میشود و همچنین با عنایت به اینكه همه ساله مقدار قابل توجهی از زمین های آبی و دیم كشور به منظور تقویت بنیه خاك، بدون كاشت باقی می ماند، لذا كلزا بویژه نوع پائیزه آن با داشتن بیش از 40% روغن و در حدود 40% پروتئین در كنجاله، از لحاظ زراعی میتواند در تناوب با غلات كه زراعت عمده كشور می باشد، قرار گیرد و سهم ارزنده ای را در رفع كمبود روغن گیاهی موردنیاز كشور ایفا كند (احمدی، 1371). یكی از عوامل بسیار مهم كه توسعه سطح زیر كشت و تولید موفقیت آمیز گیاه كلزا در كشور با خطر مواجه می سازد، كمبود رطوبت خاك در انتهای دوره رشد میباشد (شكاری، 1380). در دورة انتهایی رشد در فصل بهار در كلزا به دلیل همزمانی این گیاه با دیگر زراعت های اصلی از جمله غلات امكان فراهم نبودن آب (دورة خشكی) مهیاست. كم آبی از مهمترین عوامل محدود كنندة رشد گیاهان و تولید آنها به حساب میآید و در حال حاضر، هیچ راه منطقی برای افزایش نزولات جوی در طول دوره های خشكی وجود ندارد. لذا بهترین راه مقابله با خشكی، به كارگیری عملیات زراعی مناسب و استفاده از ارقامی است كه تحمل به خشكی بیشتری داشته باشند (احمدی و جاویدفر، 1379).
تحقیق حاضر نیز به منظور بررسی اثرات تنش خشكی در مراحل انتهایی رشد ارقام بهاره كلزا انجام گرفت.
-6- خصوصیات گیاه شناسی
كلزا با نام علمی Brassica napus L. گیاهی است از خانواده چلیپائیان[1] و یكساله با عدد كروموزومی (38=n2) كه عمدتاً دارای تیپهای رشد بهاره ، پائیزه و بینابین می باشد. به طور كلی ویژگیهای اندامهای رویشی و زایشی آن به شرح زیر است:
1-6-1- ریشه
دارای یك ریشه اصلی عمودی و غالباً بلند و به شكل دوك میباشد كه قطر قسمت فوقانی آن به 1 تا 3 سانتی متر می رسد و تا عمق 80 سانتی متری خاك نفود میكند (شیرانی راد و دهشیری،1381). در شرایط آب و هوایی و زمین مناسب ریشه های جانبی رشد كرده و به شدت منشعب میشوند(حجازی،1379). این ریشه ها حجم عظیمی از خاك را در برگرفته و جذب رطوبت و مواد غذایی را برعهده دارند ( آلیاری و همكاران،1379). ریشه های این گیاه تا عمق 120 و.150 سانتی متری در زمین فرو می روند. البته نفوذ ریشه در زمین محدود است( حجازی، 1379). در خاكهای سنگین رسی، عمق نفوذ ریشه كاملاًمحدود میشود. عمق نفوذ ریشه و كشیدگی سیستم ریشه، نقش به سزایی در تحمل خشكی و استفاده بهینه از رطوبت ذخیره شده در خاك دارد. همچنین گیاه را در ارتفاع زیاد با كشت متراكم در مقابل بادهای شدید حفظ می كند (شیرانی راد و دهشیری، 1381). تحقیقات نشان داده اند كه سیستم ریشه ای كلزا اثرات مفیدی روی ساختمان خاك و نفوذ رطوبت دارند و نتیجه اش عملكرد دانه و پروتئین بالاتر در غلاتی است كه در تناوب با آن قرار می گیرند (Norton et al ,1999).
1-6-2- ساقه
كلزا یك ساقه اصلی تولید می كند كه از آن شاخه های زیادی منشعب می شوند (شیرانی راد و دهشیری،1381). ساقه ها معمولاًگرد، توپر،راست و سبز هستند كه با افزایش سن گیاه به زردی گرایش مییابند. در بیشتر مناطق، ارتفاع ساقه بین 80 تا 150 سانتی متر است، اما در استرالیا ارتفاع ساقه به 250 سانتی متر می رسد كه باعث بروز مشكلاتی در امر برداشت می شود. بنابراین واریتههای پاكوتاه به سرعت رواج پیدا كرده اند (عاشوری،1380). ساقه در مرحله روزت[2] ، به شكل كوتاه با میانگره های فشرده ( با فاصله ای حدود 5/1-1 سانتی متر از همدیگر) دیده می شود. (آلیاری و همكاران، 1379). پس از پایان مرحله روزت، ابتدا ساقه اصلی طویل می شود و پس از به گل نشستن ساقه اصلی، شاخه های فرعی نیز شروع به طویل شدن میكنند. میزان شاخه فرعی آن به واریته، محیط، تغذیه گیاه و تكنیك های زراعی بستگی دارد. (شیرانی راد و دهشیری، 1381). رنگ ساقه تا مرحله گل ،سبز بوده و به تدریج تا رسیدگی فیزیولوژیك[3] به رنگ كاهی در می آید ( آلیاری و همكاران،1379).
1-6-3- برگ
برگ های كلزا به سه فرم چسبیده ساقه آغوش، چسبیده معمولی و دارای دمبرگ میباشند. برگهای كلزا به صورت متناوب بر روی ساقه قرار میگیرند(شیرانی راد و دهشیری،1381). آرایش برگهای مزبور متناوب بوده و شكل عمومی آنها بیضوی كشیده با كركهای متعدد می باشد. تعداد آن ها بر روی ساقه اصلی در تیپهای بهاره در حدود 12 عدد و در تیپهای پائیزه بیش از 40 عدد میباشد ( آلیاری و همكاران،1379). برگها در زمان رسیدگی محصول شروع به زردی نموده و از قسمت پائین به سمت بالای بوته خشك شده و ریزش مینماید كه این امر باعث سهولت در برداشت می گردد( عاشوری،1380).
قیمت فایل فقط 3,500 تومان